ما 10 نوع مدیتیشن را آزمایش کردیم
بودیسم کادامپا: مدیتیشن برای یک زندگی مدرن
کسانی که به این مرکز مراجعه می کنند "مراقبه گران شهری" نامیده می شوند. معلم مقیم، ژنرال کلسانگ پلسانگ، توضیح می دهد: "هدف انتقال آموزه های بودا است که با زندگی آشفته ای که مردم دارند سازگار شده است." احساسات مثبت عشق، آرامش، شفقت و شادی.
بعد از اینکه در یک حالت ایستاده و آرام قرار گرفتیم، او از ما خواست که به تنفس خود توجه کنیم تا جریان افکار را کند کنیم. در مرحله بعد، جن از ما خواست تا یکی از عزیزان را تجسم کنیم و برای رنج آنها احساس دلسوزی کنیم. بنابراین، ما مرکز جهان خود را ترک کردیم.
تمرین حدود 15 دقیقه به طول انجامید. معلم این احساس را ترجمه کرده است: "فایده مدیتیشن فقط شما نیست، مردم و محیط نیز تحت تاثیر قرار خواهند گرفت."
همچنین ببینید: آپارتمان به مساحت 26 متر مربع: بزرگترین دارایی پروژه تخت روی نیم طبقه است.مراقبه متعالی: به سمت منبع افکار 3> مدیتیشن متعالی (TM) که در سنت ودایی سرچشمه می گیرد، شامل رسیدن به سطوح فزاینده ای از ذهن تا رسیدن به منبع افکار است.
ابزار مورد استفاده یک مانترا فردی است که پس از شروع از معلم دریافت می شود. مراسم روز بعد از شرکت در سخنرانی مقدماتی، با شش گل، دو میوه شیرین و یک تکه پارچه سفید برای یک مراسم ساده به محل برگشتم.همان حرکات دست که توسط مربی مدیتیشن انجام می شود و سیستم پنج چاکرا را فعال می کند. دانیل کالمانوویتز، مدیر مرکز صلح دارما و مدیر رئیس بنیاد لاما گانگشن، توضیح میدهد: «در بودیسم تنتریک، انرژیهای ظریف بدن و ذهن کار میشود که احساسات ناراحتکننده را تغییر میدهد و حالات مثبت ذهن را بیدار میکند. فرهنگ صلح.
هر عاطفه آزاردهنده و همچنین بیماری های جسمی با چاکرای خاصی همراه است. هنگامی که این مراکز انرژی را در حین مدیتیشن پاکسازی می کنیم، همچنان از علائم مختلف آنها مراقبت می کنیم.
هدف آن جمع آوری انرژی مثبت یا شایستگی برای تکامل در مسیر معنوی است. بنابراین، حتی با دانستن این که ما هنوز تا تبدیل شدن به موجودات روشنفکر فاصله داریم، پیشنهاد این است که خود را موجودی مقدس تصور کنید، مانند بودا که امکان کمک به همه موجودات را دارد. اما معنای بزرگتر رسیدن به این حالت، کمک به همه موجودات دیگر است تا خود را نیز از رنج رها کنند و به سعادتی برسند که بسیار فراتر از کلمات است.
به همین دلیل است که فداکاری همیشه بخش مهمی است.بخش مهم مدیتیشن در پایان تمام انرژی های مثبت عشق، شفقت، شادی و آرامش را به نفع و روشنگری همه مردم اختصاص می دهیم. دانیل توضیح می دهد که "وقتی انرژی خود را در جهت خاصی هدایت می کنیم، دیگر از دست نمی رود".
با بخور و شمع های سفید.معلم مراسم تشکر از استادان را انجام می دهد و گل ها و میوه ها را به تصویری از گورودف، استاد هندی ماهاریشی تقدیم می کند. من شعار شخصی خود را دریافت کردم و متعهد شدم که آن را به کسی نگویم.
مجبور شدم برای سه روز آینده به عقب برگردم، برای دوره ای که آنها به آن تأیید می گویند، که در آن عمیق تر متوجه می شویم که چه اتفاقی برای آن می افتد. ارگانیسم و ذهن در حین مدیتیشن، ابهامات فنی را حل می کنیم و با مبتدیان دیگر تبادل تجربیات می کنیم.
پس از آن، آنچه برای به دست آوردن نتیجه تمرین مهم است، اراده دانش آموز برای انجام دو مراقبه روزانه، هر کدام 20 دقیقه است. یک بار در صبح، پس از بیدار شدن از خواب، و دیگری در بعد از ظهر، به طور ایده آل 5 تا 8 ساعت پس از اولین مدیتیشن.
شاید بزرگترین چالش برای تمرین کنندگان TM حفظ نظم و انضباط برای انجام مدیتیشن بعد از ظهر باشد. بسیاری، در وسط روز کاری! اما همانطور که اطرافیان شما، از جمله رئیستان، نتایج مثبت را می بینند، گرفتن آن استراحت کوچک برای اطمینان از رفاه کلی آسان تر خواهد شد.
راجا یوگا: شادی شیرین در قلب
من به اندازه کافی خوش شانس بودم که در همان هفته ای که ساکن هندی نیویورک، خواهر محینی پنجابی، هماهنگ کننده سازمان در قاره آمریکا، در برزیل بود، با برهما کوماریس تماس گرفتم.
تکنسین میداند که خیرمیتوانیم مدیتیشن را با خاموش کردن ذهن شروع کنیم، که در نوسان کامل است - این همان ترمز کردن ماشین با سرعت بالا است. اولین قدم این است که همه چیز اطراف خود را رها کنید: صداها، اشیا، موقعیت ها.
پس از آن، باید یک فکر مثبت را انتخاب کنید که می خواهید روی آن تمرکز کنید. به این ترتیب جریان ذهن قطع نمی شود، بلکه فقط جهت دهی می شود. سپس مراقبهکننده فکر انتخابی را امتحان میکند و آن احساس را تجربه میکند.
با گذشت زمان، ایده این است که ما با یک سکون درونی پر شدهایم. به جای خالی کردن ذهن، آن را پر می کنیم.
اولین تجربه من مرا ترساند! فهمیدم که همه چیز در من ساکت است. تصور نمی کردم که آن تمرین کوتاه برای من سودی به همراه داشته باشد، اما احساس خوشبختی می کردم که تمام روز ادامه داشت.
کوندالینی یوگا: انرژی حیاتی که متعادل می شود
قبل از این در تمرین مدیتیشن، دانشآموزان تمرینات گرم کردن، حالتهای بدن ایستا و پویا را انجام میدهند که کریا نامیده میشوند و چند دقیقه آرامش عمیق دارند. بنابراین، مدیتیشن قدرت مییابد و به راحتی میتوان تمام قسمتهای بدن را احساس کرد که نبض میزند.
برای کاهش جریان افکار و بازگشت توجه به حالت درونیمان، پیشنهاد این است که مانتراهای مختلف بخوانیم یا تمرینات تنفسی انجام دهیم. پرانایاما، علاوه بر موقعیتهای خاص دست، مودراها.
به گفته معلمآجیت سینگ خلسا، از مؤسسه 3HO، در سائوپائولو، در هر یک از دو نوع مدیتیشن، ضروری است که ستون فقرات را صاف نگه داریم تا کندالینی مسیر خود را طی کند و در تمام هفت چاکرا ما توزیع شود.
<> 3> کندالینی یک انرژی حیاتی است که معمولاً به شکل مار نشان داده می شود که به صورت مارپیچی از پایه ستون فقرات تا بالای سر باز می شوداندام ها و غدد مستقیماً از آن بهره می برند. این حرکت پرانرژی و از بین بردن سموم بسیار آسان تر است. ما همچنین حالت جدیدی از آگاهی را به دست می آوریم.
ویپاسانا: توجه کامل به جزئیات
طبق گفته بودا، مراقبه از دو جنبه تشکیل شده است: ساماتا، که آرامش است. و تمرکز ذهن، و ویپاسانا، توانایی دیدن واقعیت به وضوح.
آرتور شاکر، بنیانگذار مرکز بودایی سنت تراوادا کازا د دارما، در سائوپائولو، می گوید که مدیتیشن یک فرآیند آموزشی است. که به ما کمک می کند تا تمایل ذهن به واکنش به هر چیز خارجی را درک کنیم. با تمرین، ذهن شروع به پاکسازی میکند و آرامتر میشود.
از آنجایی که من هرگز ویپاسانا را امتحان نکرده بودم، اولین سوال من در مورد وضعیت بدن بود. وقتی به من پیشنهاد شد که روی بالشتک رو به جلو بنشینم و حالت نیم نیلوفر آبی انجام دهم، تصور کردم که برای نیم ساعت مدیتیشن درد زیادی خواهم داشت. اشتباه من. در حین تمرین متوجه شدم که منگردش خون جاری شد از طرفی درد قابل توجهی در کمر و شانه هایم احساس می کردم.
تنفس تنها تمرکز در ویپاسانا نیست. ما میتوانیم روی وضعیت بدن، احساسات بدن، عناصر طبیعی مانند آب یا آتش، و حتی حالات ذهنیمان تمرکز کنیم.
آن روز، کیفیتی به دست آوردم که شروع به استفاده از تمام تکنیکهای دیگر کردم. تمرین کردم: هر وقت ذهن در افکار گم میشد، به آرامی به سمت نفس میرفتم، بدون اینکه از خودم انتقاد کنم.
فقط جملهای که شاگرد آرتور که تمرین را انجام میداد گفت، همه چیز را انجام داد. در آن لحظه: هر گونه قضاوت در مورد افکار فقط یک فکر بیشتر است.
زازن: همه چیز فقط یک است
هیچ دعوتی بزرگتر از مدیتیشن وجود ندارد آرامش مرکز Zendo Brasil. در زمان مناسب، همه بیصدا وارد اتاق میشوند، با دستان خود برای دعا به محراب تعظیم میکنند و مکانی را برای نشستن انتخاب میکنند – معمولاً روی کوسنهایی که به آن زفو میگویند. بدن به هیچ طرف خم نمی شود، گوش ها در راستای شانه ها، بینی، ناف هستند. ریه ها خالی می شوند و هر گونه تنش از بین می رود و دست ها چهار انگشت زیر ناف قرار می گیرند.
دست راست در زیر قرار می گیرد و کف آن رو به بالا است و پشت انگشتان دست چپ قرار می گیرد.روی انگشتان دست راست، بدون پیشروی روی کف دست، در حالی که دو انگشت شست به آرامی لمس می شوند. نوک زبان در پشت دندان های جلویی بالا قرار دارد و چشم ها کمی باز و با زاویه 45 درجه نسبت به زمین باز می شوند.
چون به آن وضعیت عادت نداشتم، احساس درد شدیدی کردم. در پاهای من بعداً، راهب یوهو، که مدیتیشن را برای مبتدیان راهنمایی میکند، برای من توضیح داد: «بزرگترین مشکل در تمرین زازن، ذهن خود ما است که با هر اختلالی که با آن مواجه میشود، میخواهد تسلیم شود و همه چیز را رها کند. فقط ثابت و بی حرکت بمانید و در زازن بنشینید.» دقیقاً همین کار را کردم: خودم را به درد تسلیم کردم.
در آن لحظه یک نوع بصیرت داشتم که می گفت: هیچ قضاوتی، درد نه خوب است و نه بد، فقط درد است. باورنکردنی است، هر چقدر هم که افزایش پیدا کند، دیگر هیچ رنجی برای من ایجاد نکرد، فقط اطلاعاتی در بدن من بود.
رقص دایره مقدس: ادغام تفاوت ها
رقص ها Sacred Circulars مانند مجموعهای از رقصهای فولکلور است و اولین بار در اواسط دهه 70 در جامعه Findhorn در اسکاتلند توسط طراح رقص آلمانی Bernhard Wosien ارائه شد. و در خود جامعه بود که رناتا راموس برزیلی آنها را در سال 1993 آموخت و بعداً چیزی را به برزیل آورد که مدیتیشن فعال قدرتمندی در نظر گرفته می شود.
پویایی رقص دایره ای شبیه به رقص یکرابطه عاشقانه، که در آن یکی متوجه می شود که دیگری چگونه کار می کند تا زمانی که بتواند آرام بگیرد. حتی با هماهنگی حرکتی ضعیف، با کمی حوصله، چرخ می چرخد، افراد مختلف از کنار هم رد می شوند، برای یک دست زدن، یک چرخش یا حرکت خفیف سر و انرژی های مختلف به هم می رسند.
ممکن است در یک نگاه کوتاه احساس کنید که یک جهان کامل در آن موجود دیگر وجود دارد که به تازگی از مسیر شما عبور کرده است. و از ملاقات زیاد با هر یک از اعضای دایره، افراد در نهایت خود را نیز ملاقات میکنند و متوجه میشوند که ما انسانها چیزهای مشترک بیشتری نسبت به آنچه که معمولاً تصور میکنیم داریم.
هر بار حرکت، لایههایی از جسم ما ابعاد عاطفی، ذهنی و معنوی ظاهر می شود و تنها کاری که باید انجام دهیم این است که بدون قضاوت با آنها برقصیم.
Hare krishna: معنویت همراه با شادی
پیروان از مذهب هندو Vaishnavism، که بیشتر به عنوان خرگوش کریشنا شناخته می شود، به دلیل شادی مسری خود مشهور هستند. در روز بازدید من، چاندراموکا سوامی، نماینده انجمن بین المللی آگاهی کریشنا، در ریودوژانیرو، در حال بازدید از معبد بود.
در میان آموزه هایی که او منتقل کرد، چاندراموکا تاکید کرد که ما نباید فقط متعارف باشیم. مراقبهگرانی که صبحها تمرین مراقبه انجام میدهند و کریشنا را برای بقیه روز فراموش میکنند.
فداییان آغاز شده عادت دارند مدیتیشن را از ساعت 5 صبح شروع کنند و تا دو ساعت را صرف خواندن ماهامانترا ("هره کریشنا، هاره کریشنا، کریشنا کریشنا، هاره هاره، هاره راما، هاره راما، راما راما، هاره هاره") کنند. نام های مختلف کریشنا را می خواند. 1728 بار وجود دارد که مانترا هر روز صبح خوانده می شود. مؤمنان برای تثبیت افکار خود در مورد خدا و از دست ندادن شمارش، از جاپا مالا، نوعی تسبیح با 108 مهره استفاده می کنند.
هر کاری که انجام می دهید، چه تهیه غذا، چه کمک به کسی یا حتی بیان یک کلمه. ، باید تقدیم خدا شود. او توضیح می دهد: "ما نمی توانیم مدیتیشن را یک تمرین بنامیم، بلکه فرآیند اتصال و بیداری دانش معنوی درونی است." و این مراسم به یک جشن بزرگ برای مراقبه تبدیل شد. با تمرکز بر کریشنا، مؤمنان دایره ای تشکیل دادند، یکی پس از دیگری دور اتاق می پریدند و بیش از نیم ساعت بی وقفه می رقصیدند.
«صدا قوی ترین عنصر است، زیرا به آن می رسد. ما، خود معنوی ما را بیدار می کند و همچنان نفس مادی را به خواب می برد. با شادی جشن بگیرید»، گفت چاندراموکا.
کریا یوگا: فداکاری به الهی
انجمن خودآگاهی که توسط پاراماهانسا یوگاناندا در سال 1920 در کالیفرنیا تأسیس شد. هدف آن اثبات علمی استکه می توان یک زندگی عادی داشت و در عین حال تمرین مقدس مراقبه داشت.
در روزهای سه شنبه، سازمان برای «خدمات الهام بخش» جامعه را دریافت می کند، که لحظات مدیتیشن را در هم می آمیزد. سرودها، خواندن گزیدههایی از خود یوگاناندا و حتی از کتاب مقدس، و دعاهای شفابخش.
مراقبهگران به راحتی روی صندلیها مینشینند، ستون فقرات خود را صاف و حالتی آرام دارند. با چشمان بسته، تمرکز روی نقطه بین ابروها باقی می ماند. طبق سنت، این مرکز آگاهی بالاتر است.
هر چه تعداد دفعات بیشتری در آنجا متمرکز شویم، انرژی بیشتری در آن جهت جریان می یابد و شهود را افزایش می دهد و ما را با آنچه واقعاً هستیم، با روح خود پیوند می دهد.
«با مراقبه به درونی شدن ذهن می رسیم. با گذشت زمان به تمرکز کامل می رسیم. پس از آن، ما وارد مراقبه عمیق می شویم و این حالت است که ما را به سامدی می رساند، زمانی که از تمام اتم های بدن و بعداً از همه اتم های جهان آگاه هستیم.» انجمن خودتحقق، در سائوپائولو.
همچنین ببینید: پوشش ها: نکاتی را برای ترکیب کف و دیوار بررسی کنیدمراقبه تانتریک: به نفع همه موجودات
در مرکز صلح دارما، من انتخاب کردم که ازl- را امتحان کنم بنابراین مدیتیشن خوددرمانی تانتریک، جوهره بودیسم تانتریک محسوب می شود.
در سالنی که شامل پیکره های بوداها و بالشتک های مختلف روی زمین است، مبتدیان از