آیا ما همان چیزی هستیم که فکر می کنیم؟

 آیا ما همان چیزی هستیم که فکر می کنیم؟

Brandon Miller

    کارمند بانک لوئیزا با احساس متفاوتی از خواب بیدار شد. سعی کرد بفهمد این چیست، اما دلیلش را پیدا نکرد. هیچ دردی احساس نکردم، اتفاق خاصی نیفتاده بود و همه اعضای خانواده خوب بودند. او گزارش مهمی را به یاد آورد که باید قبل از ناهار تمام می کرد، اما این واقعاً او را نگران نمی کرد. روز عادی گذشت، سند به موقع تحویل شد، رئیس به تغییراتی اشاره کرد که باید انجام شود و دیگر هیچ. شب با همان حسی که از خواب بیدار شد به خانه آمد. او کمی بیشتر تأمل کرد و بینشی داشت که چه چیزی او را عجیب می کرد: این سکوت بود، غیبت خوشایند بی قراری ذهنی. «اخیراً افکارم مرا دیوانه کرده است. یک سری تصاویر بد در سرم می چرخید، مانند: تو برای انجام این کار ناتوانی، باهوش نیستی و هیچ یک از همکارانت تو را دوست ندارند. توسل به ندای عقل وسیله قطع این سیل منفی بود. از آنجایی که روشن کردن نور در یک اتاق تاریک کمک می کند تا چیزها را دقیقاً همانطور که هستند درک کنیم، که دیگر در پشت پرده ای از اعتقادات پنهان نیستند، لوئیزا شروع به مشاهده شفاف افکار خود کرد. من شروع به شک کردم به هر یک از آنها. به آنهایی که به من می گفتند از انجام کار خوب ناتوان هستم، پاسخ دادم: اگر واقعاً ناتوان هستم، چرا رئیسم(ناشر Artmed).

    تماشای رژیم غذایی

    در مرحله بسیار سریع ذهن، غذا می تواند یک متحد قوی باشد.

    از غذاهایی که ذهن را تسریع می کنند اجتناب کنید.

    محرک ها: قهوه و شکلات.

    همچنین ببینید: 5 راه حل مقرون به صرفه برای اینکه به دیوارهای شما ظاهری جدید ببخشید

    مایعات را حفظ کنید: سوسیس، غذاهای فرآوری شده، نمک و گوشت قرمز خیلی زیاد. کربوهیدرات های ساده: قندها و آردها.

    غذاهایی را ترجیح دهید که موادی را با اثرات آرام بخش در مغز آزاد می کنند: موز، عسل، آووکادو، ماهی آزاد، ساردین، ماهی تن، عدس، روغن بذر کتان، توفو، آجیل، تخم مرغ و میوه های قرمز منبع: متخصص تغذیه لوسیانا کالوف.

    همچنین ببینید: ما 10 نوع مدیتیشن را آزمایش کردیم

    سوابق مثبت ایجاد کنید

    کتاب مغز بودا به شما می آموزد که درونی کردن چیزهای خوب را تمرین کنید. بر روی این نقشه راه سوار شوید.

    اول واقعیت های مثبت را به تجربیات مثبت تبدیل کنید: چیزهای خوب روزانه کمی همیشه اتفاق می افتد، اما ما به آنها توجه نمی کنیم. محبتی را که کسی انجام داده است، یک ویژگی تحسین برانگیز در مورد شما، خاطره ای از یک سفر سرگرم کننده، یک تصمیم خوب در محل کار را به آگاهی کامل برسانید. اجازه دهید تحت تأثیر این احساسات قرار بگیرید. مثل این است که در یک جشن باشید: فقط تماشا نکنید - لذت ببرید!

    2º از تجربه لذت ببرید: آن را تا 20 ثانیه ادامه دهید، توجه خود را به چیز دیگری منحرف نکنید. روی احساسات و احساسات بدن تمرکز کنید، اجازه دهید تجربه شما را تحت الشعاع قرار دهد، این احساس شگفت انگیز را طولانی تر کنید. توجه ویژه داشته باشیدجنبه ارزشمند زندگی او این تجربه را با فکر کردن در مورد چالش‌هایی که باید بر آن‌ها غلبه می‌کردید تشدید کنید.

    3º تصور کنید یا احساس کنید: این تجربه عمیقاً در ذهن و بدن نفوذ می‌کند، مانند گرمای خورشید روی تی‌شرت یا آب روی یک اسفنج بدن خود را آرام کنید و احساسات، احساسات و افکار ارائه شده توسط این تجربه را جذب کنید.

    برای کودک

    "او را تشویق کنید تا در پایان دوره یک لحظه توقف کند. روزی برای به یاد آوردن چیزهای خوب و تفکر در مورد چیزهایی که او را خوشحال می کند، مانند بازی با حیوان خانگی و دریافت محبت از والدینش. و سپس اجازه دهید احساسات و افکار خوب در تمام بدن نفوذ کند» (مغز بودا).

    مرا نمی فرستید؟ من کارهایی انجام داده‌ام که بسیار مورد تحسین قرار گرفته‌اند و کارهای دیگری که خیلی خوب نبوده‌اند، پس مشکل واقعی چیست؟ من به کاری که انجام می دهم متعهد هستم؛ من همیشه از اشتباهات درس می گیرم.» تمرین قاطعانه از جلسات درمان شناختی-رفتاری (CBT) حاصل شد که دقیقاً از تجزیه و تحلیل افکار برای تغییر رفتارها و به حداقل رساندن ساییدگی ناشی از دید تار از چیزها استفاده می کند. پیشنهاد درمانی دیگر مدیتیشن است. یا فقط برای چند دقیقه به نفس خود توجه کنید. «این مورد آخر یک آستین عالی در آستین شما برای زمانی است که سر کار هستید یا هر جای دیگری که اجازه مدیتیشن آرام‌تر را نمی‌دهد. Céres Duarte، درمانگر شناختی، از Campo Grande، Mato Grosso do Sul، توضیح می دهد که «ایست برای نفس کشیدن» این افکار را ترمز می کند و قدرت آنها را می شکند. برای درمانگر شناختی-رفتاری ایزابل وایس، از Juiz de Fora، در Minas Gerais، مهم است که این نوع تفکر را دقیقاً ببینیم. «افکار فقط افکار هستند، نوعی فرضیه. او می‌گوید که شروع به این‌طور نگاه کردن به آن‌ها آرامش زیادی به همراه دارد. او توصیه می کند: «سپس، حتی بیشتر از آنها فاصله بگیرید، آنها را زیر سوال ببرید و راه حل های جایگزین ایجاد کنید». این استراتژی تفکر را در یک دیدگاه جدید، واقع بینانه و آگاهانه قرار می دهد و به آن وزن، ارزش و اعتبار جدیدی می بخشد. "خیلی اگردرباره مثبت اندیشی برای شاد بودن صحبت می کند، اما این لزوماً بیقراری را کاهش نمی دهد. برعکس، اگر فرد در تغییر کلید از منفی به مثبت مشکل داشته باشد، می تواند باعث ناراحتی بیشتری شود. به گفته لویزا (نام ساختگی برای حفظ حریم خصوصی شخصیت)، آنچه اتفاق می افتد جایگزینی افکار است. و انجام آن کار سختی نیست. پس از دو ماه تمرین، متوجه تغییراتی شدم و وقتی آرامشی را که با ذهنی آرام‌تر به وجود می‌آید، احساس کردم، تشویق شدم که به تمرین ادامه دهم. یک ضمیمه: در مواقعی که ذهن بسیار تند است، اولویت دادن به برخی غذاها اقدامی ساده و ارزشمند است. به عنوان مثال، عسل و موز اثر آرام بخشی دارند و سزاوار این هستند که در منو باشند. از سوی دیگر، شکلات، قهوه و چای سیاه، که محرک هستند، می توانند تعطیلات را بگذرانند.» Lucyanna Kalluf، متخصص تغذیه از سائوپائولو، توضیح می دهد>

    هر زمان که چیزهای جدیدی یاد می گیریم، که شامل تغییر روش فکر می شود، سیستم مغز به خوبی واکنش نشان می دهد. ریک هانسون، عصب روانشناس، نویسندگان آمریکای شمالی، و ریچارد مندیوس، متخصص اعصاب، در کتاب مغز بودا (نشر آلوده) – که بر اساس اکتشافات اخیر در علوم اعصاب و تأثیر شیوه های بودایی بر سلامت روان نوشته شده است، ثابت می کنند که هیچ کس سرنوشتی ندارد. برای خرج کردن بقیهزندگی درگیر ایده هایی است که فقط باعث ضعف روحیه می شود. آنها اطمینان می دهند: "مدارهای عصبی که مسئول انتقال اطلاعات هستند، قبل از تولد شروع به شکل گیری می کنند و مغز تا آخرین روز زندگی ما به یادگیری چیزهای جدید و تغییر خود ادامه می دهد." اگرچه این ماشین بی نقص تمایل به ثبت و به خاطر سپردن وقایع بد بیشتری نسبت به اتفاقات خوب دارد، اما می توان این شیوه عمل را معکوس کرد. بله، سیستم عصبی بیشتر در یک سبک عقب مانده عمل می کند تا به سمت جلو، زیرا تجربیات منفی چنین تأثیری بر بقای ما داشته اند. تصور کنید اجداد ما 70 میلیون سال پیش از دایناسورها فرار کردند. آنها باید همیشه هوشیار باشند. آنهایی که زنده ماندند و نسل‌های دیگر را به وجود آوردند، به تجربیات منفی اهمیت بسیار بیشتری دادند.» این کار همچنین نشان می‌دهد که یکی از بهترین راه‌ها برای اینکه مغز تمایلات مثبت بیشتری نسبت به تمایلات منفی داشته باشد، درونی کردن خاطرات، احساسات و عواطف خوب است. این امر باعث ایجاد ساختارهای عصبی دیگر می شود و تغییراتی را در نحوه تفکر، احساس و عمل ما ایجاد می کند. و این یک انگیزه حیاتی است که باید از اوایل شروع شود، حتی در دوران کودکی."

    در دوره مراقبه یوگا راجا برهما کوماریس، یک سازمان بین المللی با تمرکز انسان دوستانه و معنوی، دانش آموزان، از جمله موارد دیگر، یاد می گیرند، افکار چگونه هستندتولید و پردازش شده است. و از آن به بعد، آنها تشویق می شوند تا تمرینی را انجام دهند: یافتن روزانه در ناخودآگاه، جایی که خاطرات، باورها، ارزش ها و عادات ما با سابقه ای مثبت ذخیره می شود. ممکن است هنگام شروع یک رابطه احساس ناامنی کنید، حسادت کنید زیرا قبلاً دوست پسری دارید که به شما خیانت کرده است. از بردن آن خاطره منفی به رابطه جدید خودداری کنید. ایوانا ساماگایا، مدرس دوره، به مردی فکر کنید که به شما احترام می‌گذارد، به رابطه‌ای که شما را خوشحال کرده است. از نظر نویسندگان کتاب مغز بودا، انتخاب پرورش تجربیات مثبت ربطی به فرار از مشکلات یا تمایل به حذف تجربیات فاجعه آمیز ندارد: «وقتی اتفاق می افتد، اتفاق می افتد. اما جذب چیزهای خوب راهی برای تضمین آرامش درونی است.» بسیار خوب، معمولاً اکثر مردم تا حد مرگ از افکار منفی می ترسند و مانند هیولا از آنها فرار می کنند. مشکل این است که هرچه بیشتر از آنها فرار کنید، تمرکز شما بیشتر روی دفاع از خود خواهد بود.

    از تخیل به نفع خود استفاده کنید، نه علیه آن

    "ناگهان ، اگر بایستید و شجاعانه به پشت سر نگاه کنید، می بینید که این بوگیمن به هر حال آنقدرها هم بزرگ نیست. شاید این فقط یک گربه باشد»، روانشناس ژکا کاتائو، از سائوپائولو توضیح می دهد. همچنین مواجهه با وحش مزیت خود را دارد. «افکار تکراری یا منفی اینطور نیستباید تحقیر شد زیرا آنها همیشه می خواهند چیزی به ما بگویند، آنها فقط نوک کوه یخ هستند. «از این رو اهمیت جستجوی خودشناسی است. از لحظه ای که مشخص شد چرا به روش خاصی کار می کنید، می توانید اقدامات عملی و عینی را شروع کنید.» او می گوید. به عبارت دیگر، مانند این است که افسار زندگی تان را در دست بگیرید و نگذارید دور و بر خود رها شوند. لویزا رو یادته؟ در طول جلسات درمانی، او متوجه شد که یکی از دلایل اصلی عدم اعتماد به نفس او مربوط به لحظه ای است که مجبور شد خانه والدینش را برای تحصیل و زندگی در شهر دیگری ترک کند. مادرم تا آن لحظه از زندگی ام، یعنی زمانی که 21 ساله بودم، مشاور بزرگی در برخورد با موانع پیش آمده بود. وقتی خودم را از او دور دیدم، ترسیدم که ندانم چگونه مشکلات را حل کنم.» او که اکنون 28 سال دارد می گوید. "با درمان، متوجه شدم که لازم نیست از چالش ها بترسم. من تنها زندگی می‌کردم، قبض‌هایم را پرداخت می‌کردم و به خوبی از کارهای روزمره‌ام مراقبت می‌کردم. در نهایت متوجه شدم.» او می گوید. ایجاد این تعادل یک آموزش مداوم است زیرا افکار هرگز متوقف نمی شوند. ایده ها و یا فانتزی ها همیشه به وجود می آیند. "در واقع، افکار منعکس کننده آنچه هستیم و آنچه هستیم نتیجه تجربیات، باورها، تحصیلات ما، محیطی که در آن زندگی می کنیم، ژنتیک ما و ویژگی های ذاتی شخصیت ما است."روانپزشک و عصب شناس روجریو پانیزوتی از ریودوژانیرو می گوید. روشی که قرار است خودمان را ارزیابی کنیم، دیگران، آینده و اتفاقات را ارزیابی کنیم، نتیجه همه اینهاست. "بزرگسالی که در کودکی پیام ناگفته ای از والدینش دریافت کرده است که باهوش نیست، احتمالا مجبور خواهد شد بارها و بارها با آن مقابله کند. هنگام آماده شدن برای یک کنکور، یک مسابقه، هنگام رقابت برای یک شغل»، روانپزشک را مثال می زند. به گفته ادنا ویتا، درمانگر شناختی-رفتاری، از Ribeirão Preto، در داخل سائوپائولو، روشی که هر یک از ما تجربیات زندگی خود را تفسیر می کنیم و عمدتاً نحوه برخورد با ناملایمات را یاد می گیریم نیز به تعادل مثبت یا افکار منفی کمک می کند. او همان تجربه‌ای را که دو نفر زندگی کرده‌اند، مثال می‌زند: «یک همکار از کنار دو زن می‌گذرد و صورتش را برمی‌گرداند. ممکن است کسی فکر کند، "حتماً من با او کار بدی کرده ام. و دیگری ممکن است نتیجه بگیرد: "او باید روز بدی داشته باشد وگرنه مرا ندیده است".

    نگاه کردن به درون آرامش و تعادل را به ارمغان می آورد ژکا کاتائو به یاد می آورد که در لحظات شکنندگی، مانند سوگواری، جدایی ها و در دوره های استرس، طبیعی است که احساس تنهایی کنید، اعتماد به نفس پایینی داشته باشید، ارتباط خود را با دنیا قطع کنید. مشکوک بودن نیز طبیعت انسان است. اگر بتوانید این احساسات را دوباره ارزیابی کنید، مشکلی وجود ندارد. اما وقتی خیلی زیاد می شوند و خیال از راه می رسدتا جایی که به این باور می رسید که هر کاری که انجام می دهید اشتباه می شود، وقت آن است که از یک متخصص کمک بگیرید. از نظر کن اودانل، کارگردان برهما کوماریس در برزیل، خودشناسی باید به عنوان یک رویارویی با آن چیزی که واقعاً هستیم تلقی شود. «ما تمام صفات خدا را داریم، زیرا ما فرزند او هستیم، یک جرقه الهی. عشق، حقیقت، پاکی، آرامش، شادی، تعادل، خوبی، همه چیز در درون ماست. مشکل این است که ما درگیر مسائل روزمره می شویم و فراموش می کنیم که به درون نگاه کنیم و به این ویژگی ها دسترسی پیدا کنیم. تمرین هایی مانند مدیتیشن روزانه، هنگام یادآوری این پاک ترین موجود، نیروی درونی ایجاد می کند که اجازه نمی دهد افکار منفی تکثیر شوند. ریک هانسون در کار خود چیزی مشابه می‌گوید: «هرکسی که عمیقاً در ذهن کاوش کرده است، اساساً همین را می‌گوید: طبیعت بنیادی ما پاک، آگاه، صلح‌آمیز، درخشان، لطیف و خردمند است. اگرچه اغلب با استرس، عصبانیت و ناامیدی پنهان می شود، اما همیشه وجود دارد. آشکار ساختن این خلوص ذاتی و پرورش ویژگی های سالم، منعکس کننده تغییرات در مغز است. علوم اعصاب و معنویت ممکن است در چندین موضوع متفاوت باشند، اما وقتی نوبت به پردازش افکار می رسد، قطعیت ها نزدیک است. آسیب پذیری و ایجاد راه حل های جایگزین برای هر فکربد ببینید چگونه این کار را انجام دهید.

    1º موقعیت را یادداشت کنید: چه اتفاقی افتاد، کجا بودید، در آن لحظه چه می‌کردید و چه کسی درگیر بود. به عنوان مثال: در یک جلسه کاری، شما می خواهید نظر خود را در مورد موضوع مورد بحث بیان کنید، اما یک فکر به شما می گوید که وقتی آنچه را که فکر می کنید بیان می کنید، همه خواهند خندید. در آن موقعیت: همه آنها را فهرست کنید و زیر مهمترین فکر یا چیزی که بیشتر شما را آزار داده است خط بکشید. برای اینکه چقدر به هر یک از آن افکار اعتقاد دارید، از 0 تا 100 نمره بدهید.

    3º چه احساساتی را احساس کردید؟ هر احساس و واکنش هایی که داشتید را بنویسید. برای شدت هر احساس از 0 تا 100 نمره بدهید.

    4º یک پاسخ تطبیقی ​​ایجاد کنید: از خود در مورد شواهدی بپرسید که فکر خودکار درست است. به این فکر کنید که این فکر را بر چه مبنایی قرار داده اید. آیا اصلا مفید است یا مفید نیست؟ اگر بر اساس واقعیت است و شواهدی برای تأیید آن دارید، از خود بپرسید: پیامدهای واقعی بودن آن فکر چیست؟ چه جایگزین هایی برای حل این مشکل دارم؟ در نهایت، میزان باور خود را به هر پاسخ جایگزین رتبه بندی کنید.

    پنجمین نتیجه: یادداشت ها را مقایسه کنید و میزان باور خود را به افکار خودکار، شدت احساسات و توانایی خود در ایجاد روش جدیدی از تفکر ارزیابی کنید. . منبع: ذهن غلبه بر طنز

    Brandon Miller

    براندون میلر یک طراح داخلی و معمار ماهر با بیش از یک دهه تجربه در صنعت است. او پس از اتمام مدرک معماری، با برخی از شرکت های طراحی برتر کشور همکاری کرد و مهارت های خود را ارتقا داد و نکات و نکات این رشته را آموخت. در نهایت، او به تنهایی منشعب شد و شرکت طراحی خود را تأسیس کرد که بر ایجاد فضاهای زیبا و کاربردی متمرکز بود که کاملاً مطابق با نیازها و ترجیحات مشتریانش باشد.براندون از طریق وبلاگ خود، نکات طراحی داخلی، معماری را دنبال کنید، بینش و تخصص خود را با دیگرانی که علاقه مند به طراحی داخلی و معماری هستند به اشتراک می گذارد. او با تکیه بر تجربه چندین ساله خود، توصیه های ارزشمندی را در مورد همه چیز از انتخاب پالت رنگ مناسب برای اتاق گرفته تا انتخاب مبلمان مناسب برای یک فضا ارائه می دهد. وبلاگ براندون با نگاهی دقیق به جزئیات و درک عمیق اصولی که زیربنای طراحی عالی است، منبعی مناسب برای هر کسی است که می خواهد یک خانه یا دفتر کار خیره کننده و کاربردی ایجاد کند.